جو سنگيني بين خودم و اجنه و ارواح داخل راهرو وجود داره همه جا تاريكه و كور سوي اميدي هم ديده نميشه صدامو داريِ زخمي پليِ يه چشمم به در حياطه يه چشمم به پلههاي پشت بومه يه دستي منو ميخواد به سمت خرپشته بكشونه پاي راستم رو ميذارم روي پله ي اولي و ميخوام كه پاي چپم رو بذارم روي پله ي دومي كه يه صدايي بهم ميگه ااااححححممممقققق به سينا فكر كن
بازدید : 222
يکشنبه 26 مهر 1399 زمان : 6:36
گاهی وقتا با هر کسی میتونی کنار بیای بجز خودت!!!